یک فنجان چای با دکتر ماهانی | قسمت اول

«دورهمی صمیمی دانشجویان با دکتر حسن ماهانی» | پارسا ملکی اصل


منبع: کانال تلگرام انجمن علمی دانشجویی کیمیا
منبع: کانال تلگرام انجمن علمی دانشجویی کیمیا

۱) خودتان را معرفی کنید.

حسن ماهانی هستم؛ متولد اصفهان، تا قبل از کنکور در اصفهان بودم و همان‌جا کنکور دادم. در کنکور رتبه‌ خوبی کسب کردم و می‌توانستم هر رشته‌ای بروم، اما به دو رشته‌ ریاضی و مهندسی شیمی علاقه داشتم؛ به ریاضی بیشتر تمایل داشتم و انتخاب هم‌ارز آن را مهندسی شیمی می‌دیدم؛ اما به دلیل مشورتی که با دیگران داشتم و با توجه به آینده کاری، تصمیم به انتخاب مهندسی شیمی گرفتم.

به دلیل تعلق خاطر به خانواده و شهرم اصفهان، لیسانس خود را در صنعتی اصفهان گرفتم و در مقطع ارشد، با رتبه‌ یک کنکور وارد دانشگاه شریف شدم. دو سال در این دانشگاه تحصیل کردم و بعد از آن توسط شرکت بی‌پی، بورسیه شدم و به کشور انگلستان رفتم. کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی شیمی گذراندم و در مقطع دکتری، گرایش مخزن رشته نفت را انتخاب کردم. در زمان کارشناسی، رشته مهندسی نفت مانند امروز رشته‌ جامعی نبود و چون اطلاعاتی نداشتیم، کسی به آن فکر نمی‌کرد؛ فکر می‌کنم آن زمان فقط دانشگاه نفت این رشته را ارائه می‌داد. گرایش ارشدم هم در رشته‌ مهندسی شیمی دانشگاه شریف، ترموسینتیک، که ترکیبی از ترمودینامیک و رآکتور است، بود.

۲) وقتی وارد دانشگاه شریف شدید، آن را چگونه دیدید؟ چه از نظر درسی، چه فعالیت‌های جانبی.

دوره‌ ارشد از این جهت که دوره‌ میانی کارشناسی و دکتری ا‌ست، ویژگی‌هایی از هر دو را گلچین کرده است، هم باید نمرات خوبی در آن کسب کرد و درس خواند، هم شم پژوهشی خود را در آن سنجید و زمینه تحقیقاتی خود را مشخص کرد. من از همان دوران دبیرستان می‌دانستم که می‌خواهم تا مقاطع بالا ادامه تحصیل دهم. خب بنده تجربه دانشگاه صنعتی اصفهان را داشتم که از نظر علمی دانشگاهی بسیار سخت‌گیر است و اکثرا معدل‌هایی پایین دارند و دانشجویان سخت‌کوش در آنجا موفق هستند؛ از آنجا با رتبه اول فارغ‌التحصیل شدم. دوست داشتم دانشگاه شریف را نیز تجربه کنم. دانشگاه شریف به سه ویژگی مهم شناخته شده، دانشجوها، اساتید و محیط و فضا دانشگاه؛ که در هر سه مورد برجسته است. دانشجوها از این جهت که افراد قوی‌تر از خود را می‌بینند، شور درس خواندن پیدا می‌کنند و فعالیت‌های تحصیلی آن‌ها شاخص می‌شود؛ و در کنار این‌ها، فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی و … در این دانشگاه بسیار موردتوجه است.

اساتید هم در این دانشگاه از برجسته‌ترین‌ها هستند و هم‌چنین به دلیل اینکه در پایتخت قرار دارد، از نظر دسترسی بسیار عالی است. مجموع این سه ویژگی باعث شد که وارد این دانشگاه شوم و از انتخاب خودم هرگز ناراحت نشدم.

عقیده من این است که وقتی وارد دانشگاه می‌شویم، وظیفه داریم درس بخوانیم و از این جهت، به عنوان وظیفه اصلی باید مسیر علمی را دنبال کنیم؛ اما خب به دلیل موقعیت خاص دوره لیسانس که انتظارات خانوادگی و اجتماعی از دانشجو بالاتر می‌رود، نیاز به کار در کنار تحصیل پیدا می‌شود. بنده اما تنها در حد انجام پروژه‌ با برخی از شرکت‌ها کار می‌کردم و درآمد اندکی داشتم، در اواخر دوره لیسانس به عضویت باشگاه دانش‌پژوهان جوان در آمدم که خب فرصت خوبی بود تا از نزدیک با گروه‌های علمی ارتباط بگیرم و تجربه کسب کنم.

۳) در مقطع دکتری از شرکت بی‌پی بورسیه گرفتید. چه شد که از مهندسی شیمی، به مهندسی نفت تغییر مسیر دادید و چگونه بورسیه گرفتید؟

در مقطع ارشد، بسیار مسمم بودم که ادامه تحصیل دهم، از این رو، هم به فرصت‌های داخل کشور توجه داشتم، هم به فرصت‌های خارج از کشور؛ آن زمان دانشگاه‌ها برای مقطع دکتری، آزمون‌های جداگانه می‌گرفتند. من هم در ورودی چند دانشگاه از جمله شریف شرکت کردم و در همه آن‌ها با رتبه اول قبول شدم. در کنار این‌ها، در آزمون اعزام دانشجو به خارج از کشور که توسط وزارت علوم برگزار می‌شد نیز شرکت کردم؛ رقابت بسیار سنگینی بود، با این حال در رشته مهندسی شیمی در این آزمون رتبه اول را کسب کردم و فرصت تحصیل در خارجه را کسب کردم. فرصت‌های دیگری نیز در آمریکا و کانادا و… پیدا کردم، اما فرصت جالبی که پیدا شد این بود که شرکت نفت بی‌پی دو بورسیه برای ایران در نظر گرفته بود، ما توسط دانشگاه به شرکت معرفی شدیم، پس از بررسی‌هایی که انجام شد، دو نفر انتخاب شدند؛ یکی از آن دو نفر من بودم. بورسیه آن‌ها برای رشته‌ی نفت بود و دانشکده ما که به این رشته علاقه داشت، به ما پیشنهاد تحصیل در این رشته را داد و پس از تحقیق درباره این رشته، ما هم علاقه‌مند شدیم.

خلاصه رشته‌ام را تغییر دادم و به مرور هرچه بیشتر و بیشتر در این رشته تحصیل می‌کردم، متوجه شباهت‌های این رشته با مهندسی شیمی شدم. در مهندسی شیمی دروس مهمی که داریم، موازنه جرم و انرژی، مکانیک سیالات، انتقال حرارت و…، اکثر این دروس در این رشته در محیط‌های غیرمتخلخل مورد استفاده قرار می‌گیرند، در مهندسی نفت، همین دروس در محیط‌های متخلخل مورد استفاده قرار می‌گیرند.

۴) مهاجرت به خارج چه برای تحصیل، چه برای زندگی و چه برای کار، چه تجربه‌ای است؟

من در حدود ۱۶ سال در خارج از کشور بودم، اکنون هم هرچند به صورت فیزیکی در ایران هستم، اما به دلیل شرکت در سمینارها و جلسات و…، فکرم هنوز در خارج است. تا قبل از دکتری، تجربه خارج رفتن را نداشتم و بعد از آن، اپلای باعث شد زندگی در خارج را لمس کنم؛ مثال معروف آن کوه یخی است که ما تنها قسمت بیرون آب آن را می‌بینیم و تنها با زندگی در خارج می‌توانیم تجربه کسب کنیم و عمق آن را درک کنیم.

یادگیری زبان بسیار مهم است، برای عمیق‌تر کردن تعاملات، واقعا نیاز دارید که زبان را یاد بگیرید، در هلند، زبان هلندی را یاد گرفتم و این باعث شد تعاملاتم با آن‌ها، از درجه همکار، به درجه دوست برسد و تجربه خوبی کسب کنم. اکنون که تکنولوژی و اطلاعات تا این حد پیشرفت کرده است، ما هم خیلی راحت می‌توانیم در کنار آن پیشرفت کنیم. امروزه اگر کسی به خارج برود، مانند قدیم شوک خاصی را تجربه نمی‌کند، اما باز هم تا وقتی کامل وارد جامعه نشویم، این شوک فرهنگی، اندکی باعث اذیت شدن فرد می‌شود.

اگر آن‌جا تنها باشید، ممکن است حس تنهایی و سختی روزهای اول باعث اذیت شما شود، اما اگر دوستی پیدا کنید و با او همراه باشید، این اذیت بسیار کمتر می‌شود. من قبل از اینکه اپلای کنم، با یکی از دانشجویان دکتری دوست شدم و ایشان بسیار به من کمک کرد. در کل زندگی در آنجا به دلیل دوری از خانواده و بیش از حد آرام و یکنواخت بودن، ممکن است روحیات آدم را تغییر دهد و باعث شود به مشکل بخوریم؛ اما اگر کسی را داشته باشید، واقعا مشکلات کم می‌شود.

۵) وقتی شرکت بی‌پی کسی را بورسیه می‌کند، انتظاراتی هم از او دارد؛ فعالیت شما (چه به صورت علمی و چه به صورت صنعتی) در این شرکت چه بود؟

دانشگاه شریف از ما انتظار داشت که بعدها جذب هیئت علمی دانشگاه شویم، اما شرکت بی‌پی چشم‌داشت خاصی نداشت و برای ما محدودیت خاصی نگذاشته بود.

۶) داستان مشارکت شما با شرکت اکسان‌موبیل در آمریکا چه بود؟

زمانی که درحال تحصیل در مقطع دکتری بودم و برای ارائه سخنرانی به اسپانیا رفته بودم، بعد از ارائه مقاله، از سالن خارج شدم و متوجه شدم دو نفر هرجا که هستم، به دنبالم می‌آیند، وقتی که اندکی دورم خلوت شد، نزدیکم آمدند و سر صحبت را باز کردند و گفتند که ما از مدیران ارشد شرکت اکسان‌موبیل هستیم و از موضوع ارائه شما خوشمان آمد و به من پیشنهاد همکاری دادند، جالب بود که حتی مسئول منابع انسانی‌شان هم همراهشان بود تا مقدمات کار را فراهم کند؛ من هم ابراز علاقه کردم، زیرا اکسان‌موبیل یکی از غول‌های نفتی است و همکاری با آنها می‌توانست بسیار جالب باشد. به لندن که برگشتم، من را به دفترشان دعوت کردند و پیشنهاد کاری فوق‌العاده‌ای به من دادند. حتی خودشان به دنبال کارهای استخدام من بودند، اما نهایتا به مشکل خوردیم، زیرا در آن زمان نمی‌توانستند فردی ایرانی را استخدام کنند؛ پس خواستند من را در دفتر لندن استخدام کنند، که مجددا وکلا شرکت با استخدام یک ایرانی در شرکتی آمریکایی مخالفت کردند؛ به هرحال، با وجود پیگیری‌ها، نشد که با آن‌ها همکاری کنم.

۷) ۱۱ سال در شرکت Shell به عنوان معاون فعالیت داشتید، اصلا چه شد که به آنجا رفتید؟

خیلی علاقه داشتم که بعد از دکتری، تجربه صنعتی داشته باشم؛ آن هم در بهترین جای دنیا در صنعت مربوط به رشته‌ام، پس استخدام در شرکت شل را دنبال کردم و درخواست دادم.

در شرکت‌های بزرگ دنیا، برای استخدام به سه ویژگی بسیار اهمیت داده می‌شود، ظرفیت، دستاورد و روابط؛ منظور از ظرفیت، پتانسیل علمی و عملی است، دستاورد اینکه باید نشان دهید آدم موفقی بوده‌اید، خروجی ملموسی از دستاوردهای گذشته خود را نشان دهید، و البته باید برای ادعای خودتان شاهد و مدرک داشته باشید؛ آخری هم باید خودتان را از نظر روابط انسانی (چه فردی و چه تیمی) توصیف کنید.

مراحل دیگری هم وجود دارد، مثلا آزمونی آنلاین که شامل تست‌های هوش و… می‌شود، یا مصاحبه‌ تلفنی و چند مرحله دیگر.

اگر در همه‌ این‌ها موفق بودید، به مرحله‌ اصلی مصاحبه دعوت می‌شوید و به محلی که از قبل گفته می‌شود، برای مصاحبه‌ یک‌روزه می‌روید. در این مرحله همه‌ کاندیداهای مراحل قبل را جمع می‌کنند و از آنها پروژه‌های علمی می‌خواهند. پس از طی کردن این پروسه طولانی، وارد Shell شدم.

۸) فعالیت‌های شما در Shell چه بود؟

صنعت جایی است که تکنولوژی در آن استفاده می‌شود و خروجی اصلی تکنولوژی، صنعت است. ما در دانشگاه تولید علم می‌کنیم؛ اما وظیفه تولید تکنولوژی را نداریم. پس تکنولوژی توسط شرکت‌هایی تولید می‌شود که علوم را از دانشگاه می‌گیرند و آن را به تکنولوژی تبدیل می‌کنند، شرکت‌های دانش‌بنیان و مانند آن‌ها.

اکثر شرکت‌های صنعتی، بخش‌هایی دارند که در آن روی پروژه‌های تحقیقاتی کار می‌کنند. این بخش پل بین علم و تکنولوژی است. حضور من در این بخش باعث شد جهت پروژه‌های تحقیقاتی‌ام را پیدا کنم. اکثر وقتم را روی توسعه روش ازدیاد برداشت آب مهندسی شده گذاشتم و شبیه‌سازهای مناسب برای این امر را در شرکت توسعه می‌دادم و استانداردهای تست‌های انجام آزمایش‌های مربوط به این موضوع را مدون می‌کردم.

ادامه گفت‌و‌گو را در قسمت دوم بخوانید…

نویسنده مطلب: نشریه دانشجویی «دردانشکده»

منبع مطلب

نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.