نقاشی اویغور، حافظ میراث هنر نقاشی مانویان (۳)

نقاشی اویغور، حافظ میراث هنر نقاشی مانویان (۳)

اویغورها، یکی از مهم ترین قبایل ترک هستند. آن ها مردمی بودند که مانند بسیاری از فرهنگ های استپی شمنیست بودند. بسیاری ایشان را پدر تمامی قبایل ترک و همچنین متمدن ترین آن هامی دانند.آن هاکوچ نشین بودند و فقط می دانیم اویغور ها خاستگاه خود را کنار رودخانه ارقون می دانستند. منبع این رود کوهی به نام قراقوروم است(جوینی، 1911 :45-32 .(به احتمال زیاد رودخانه ارقون، یکی از محل هایی بود که درقسمتی از سال اویغورها در آن سکنی می گزیدند. آثار شهر و کاخی بر لب این رودخانه وجود دارد که به آن اردوبالیغ ( بالیغ یعنی شهر) یا ماووبالیغ هم می گویند. در بقایای این شهر چاهی است که در آن تخته سنگ منقور بزرگی یافته اند. بر روی این سنگ تاریخ افسانه ای به قدرت رسیدن بزرگ ترین شاه اویغور، بوقو خان( بعضی از مردم محلی می گویند او همان افراسیاب است) و کوچ قوم او به صحرا حک شده است. قومی بیابانگردی که گروهی از ایشان در قرن دوم قمری به نواحی سبز وخرم قوم تخار حمله کرده و دولت کوچکی شامل شهر های تورفان، کوچا، قراشهر،برقول، آلمالیق با پایتختی بیش بالیغ بنا کردند. این قوم با تخار ها در هم آمیختند و نژاد جدیدی بوجود آوردند که چهار قرن حکومتش به درازا کشید( اقبال آشتیانی:1341،16.( در اینجا بایستی یادآور شد گروهی از مانویان ایران نیز به این سرزمین هجرت کرده اند . در دوران حمله اعراب به ایران نیز موج مهاجرت به شرق ایرانیان باعث گردید آمیزش نژادی میان قوم اویغور و اقوام مختلف ایرانی حاصل آید. در شاهنامه فردوسی نیز امتزاج نژادی میان ترک های اویغور و غز ها با سرداران ایرانی بار ها به نظم در آمده. (نقاشی اویغور، حافظ میراث ھنر نقاشی مانویان

نقاشی دیواری شاهزادگان اویغور، از غارهای هزار بودا، بزکلیک،شین جیاگ، چین قرن ده و یازده میلادی. (مأخذ: موزه اتنولوژی برلین، آلمان)

یک کتیبه سه زبانه(چینی، ترکی، سغدی) معروف به کتیبه بلغسون نوشته شده در 808 تا 821 میلادی، زمان قدرت گرفتن مانویان را در میان اویغور ها به سال 763 میلادی(143ق) می داند. به گفته این کتیبه بوگو خان پس از فتح لویانگ، پایتخت شرقی چین با مانویان آشنا می شود دین مانی را میپذیرد. از این رو مذهب رسمی اویغور ها مانویت می شود(تقی زاده،41:1379 (تا در 840 میلادی قرقیز ها سلطنت اویغور ها را منقرض کردند. گروهی از اویغور ها به همراه مانویان به شمال غربی مرز چین بویژه شهر تورفان مهاجرت کردند. تورفان منطقه ای با آب و هوای گرم و درجه حرارت بسیار بالااست که با (نقاشی اویغور، حافظ میراث ھنر نقاشی مانویان سیستم قنات و کاریز قابل سکنی گردیده است. قنات سیستم آب رسانی ایرانی محسوب می شود که به احتمال زیاد مهاجرین ایرانی این علم را در اختیار اویغورها قرار داده اند. پس منطقه تورفان پس از مهاجرت ایرانیان قابل سکنی شده است. ساسانیان در قرن ششم میلادی منقرض و بخاطر سخت گیری های دوره اموی برای زرتشتیان این مهاجرت احتمالا به کشورهای شرقی در پایان قرن یکم هجری بایستی سال ها قبل اتفاق افتاده باشد(طبری:1963،140 (و نیز سخت گیری های بعضی پادشاهان ساسانی همچون بهرام دوم وشاپور دوم از رود آمودریا گذشتند و به ترکستان چین پناه بردند. (ابوالقاسمی،1379: 128 (پس موج اول مهاجرت مانویان به سال ها قبل می رسد. موج دوم مهاجرت در اواخر قرن یکم هجری اتفاق می افتد زمانی که مانویت و آن های آن به عنوان بدعت و زندقه(کافر،ثنوی وبی بندوبار) ممنوع شد. ابن مقفع که به زندیق بزرگ معروف است مترجم کلیله و دمنه و بسایری از آثار پهلوی بخاطر آن که بر دین مانی ثابت قدم مانددر سال 759 میلادی به قتل رسید، جسدش تکه تکه و در آتش سوزانده شد. دو خلیفه عباس مهدی و هارون الرشید مانویان را زندان می کردند و جمعی از آن ها اعدام می شدند. تا بدان جا که پسر وزیر خلیفه مهدی در حضور پدر بخاطر اعتراف به مانوی بودن سرش بریده شد. پس باقی ماندگان بر دین مانی به کشور های غربی ، شرقی و شمال آفریقا مهاجرت کردند و یا دین خود را پنهان کردند.(زرین کوب1975 :32.( * نقاشی دیواری دوشاهزاده اویغور، از غارهای هزار بودا، بزکلیک،شین جیاگ، چین قرن ده و یازده میلادی. (مأخذ: موزه اتنولوژی برلین، آلمان (نقاشی اویغور، حافظ میراث ھنر نقاشی مانویان تنها می توان حدس زد اویغورها با شکست خوردن از یک قوم، دین خود را عوض نکرده اند به این دلیل که دین مانی ماهیتی صلح آمیز دارد.حتی اگردر زمانی که به مانویان حمله می شد آنها دست به شمشیر نمی بردند و تنها بخاطر دفع شر مهاجرت می کردند. شاید بتوان گفت اویغور ها، انسان هایی آزاده بودند که با آشنا شدن با دین مانی در کوچ های خود به قسمت هایی از ایران یا برخورد با مسافران ومبلغان مانوی با رضایت قلبی به دین مانی گرویدند. یعنی آن ها خود پذیرای دین جدید شده اند. پس از گرویدن اویغورها به دین مانی، بسیاری از ایرانیان مانی مسلک به سرزمین های وسیع اویغور مهاجرت کردند. دلیل مهاجرت ایشان سختگیری هایی بود که دربار ساسانی برای پیروان مانی در نظر گرفته شد. در میان این ایرانیان مهاجر دانشمندان و هنرمندانی حضور داشتند که هنر و علم خود را به نوکیشان اویغور ارایه دادند. به همین دلیل، موسیقی ، صنایع دستی هنری(هم چون فرش بافی) و نقاشی اویغورها به هنر ایرانی تنیده شده است.

شین جیاگ، چین قرن ده و یازده میلادی. (مأخذ: موزه اتنولوژی برلین، آلمان)

برای اثبات این نظریه می توان موسیقی اویغوری را بررسی کرد. موسیقی اویغوری هم ریشه با موسیقی ایرانی است و بسیاری از مقام های اویغوری همچنان فارسی است مانند مقام نوا، مقام چهارگاه، مقام پنج¬گاه و… . شکل سازها ی اویغوری نیز ایرانی است(نادره بدیعی1393:5 (به این دلیل که موسیقی ایرانی قدمت بیشتری دارد، بایستی پذیرفت که اویغور ها دنباله روی موسیقی ایرانی هستند. در زمینه ادبیات، نیز مشترکات زیادی میان اویغورها و ایرانیان وجود دارد و در قسمت هایی از شاهنامه فردوسی نبرد ایرانیان و تورانیان(اویغورها) نقل شده است. در شاهنامه فردوسی، سیاوش که میانجی میان ایرانیان و تورانیان است در میان هر دو قوم از احترام بالایی برخوردار است. حتی در دوران معاصر نیز سیاوش با دگردیسی همچون تغر نام از سیاوش به سیاوش االله (توم : 2014،21(همچنان به زیست فرهنگی_مذهبی خود در فرهنگ اویغور ادامه می دهد و مکانی مقدس در آلتی شهر به عنوان محل دفن سیاوش وجود دارد که مردم اویغور به زیارت آن می روند. سیاوش در اسطوره های مانوی به عنوان مرد آتش به سر نیز جایگاه ویژه ای دارد. شاید آن مانی در جایگاه یک میانجی میان ایران و توران دوستی برقرار نموده است و مانی در کالبد سیاوش به زیست خود در فرهنگ اویغور ادامه داده است که این فرضیه می تواند بن مایه پژوهشی دیگر باشد. این مطلب ادامه دارد … بخش های اول و دوم این مقاله را اینجا بخوانید. *نویسنده: شهریار خونساری/مدرس ه

نویسنده مطلب: دکتر شهریار خونساری

منبع مطلب

نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.