مهاجرت! مختصری در باب رفتن

نوشته های زیادی در مذمت یا تایید مهاجرت با دلایل منطقی خاص خودشان نوشته شده اند, دلایلی که شاید از دیدگاه شخصی دیگر خودخواهانه, ایده آل گرایانه یا حتی کودکانه بنظر برسند پس برای اجتناب از سردرگمی تنها یک راه حل وجود دارد: درک مستقیم خودتان از موقعیت: درکی که می تواند همزمان هم احساسی هم منطقی و هم شهودی باشد, بالاخره این شما هستید که تا پایان عمر با خودتان دم خور هستید و وای به روزی که مصاحبت خودتان برایتان قابل تحمل نباشد.

مهاجرت یکی از بنیادین ترین حقوق هر انسانی است, هرکس حق دارد در جستجوی زندگی بهتر برای خود به سرزمینی که آن را مناسب می داند مهاجرت کند و اگر کسی به دلیلی از این حق خود استفاده نمیکند یا اگر آن را در راه آرمانی والاتر فدا میکند نمی تواند دیگران را بخاطر انتخاب و استفاده شان از این حق محکوم کند.

آیا باید مهاجرت کرد؟ در جواب این سوال بهتر است خواسته های خود از زندگی را ردیف کنم تا به جمع بندی برسم.

1- میخواهم در جایی زندگی کنم که بحران های اقتصادی هر 10 سال یکبار رخ دهد نه هر ماه و هر هفته.

2- میخواهم در جایی زندگی کنم که بتوانم بعد از 30 سال پس انداز برای آن برنامه بریزم.

3- میخواهم در جایی زندگی کنم که اگر از قوی ترین افراد جامعه نیز شکایت کنم در چارچوب قانون به حق خود برسم.

4- میخواهم در جامعه ای زندگی کنم که برای هر اشتباه و فاجعه ای شخصی مسئول باشد و بدون هوچی گری به آن اشتباه رسیدگی شود تا دوباره و دوباره رخ ندهد.

5- میخواهم در جامعه ای زندگی کنم که خودم و فرزندانم همواره زیر سایه خطر جنگ نباشیم.

6-میخواهم در جامعه ای زندگی کنم که در بیان عقاید و رفتار تا جایی که سبب آزار دیگران نباشد آزاد باشم.

7- میخواهم در جامعه ای زندگی کنم که بتوانم کسب و کاری جهانی داشته باشم و از هر طرف مانعی وجود نداشته باشد.

8-می خواهم در جامعه ای زندگی کنم که دستمزد حلال به جز برای هزینه های زندگی برای تفریح و سرگرمی نیز کفاف بدهد.

9- میخواهم در جامعه ای زندگی کنم که وقتی پیر و از کار افتاده شدم غصه و درد هزینه های بیماری بر دوش ام نباشد.

خب بنظرم تا همینجا کافی است و به راحتی می توان به این نتیجه رسید که ایران بهترین مقصد برای مهاجرت و زندگی است.

نویسنده مطلب: بهزاد جمارانی

منبع مطلب

ممکن است شما بپسندید
نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.