لذت حل مسئله در اوبونتو

از پریروز که پست اولم را در اینجا نوشتم، چند موضوع مختلف برای نوشتن پیش آمده بود اما تجربه سالها وبلاگ نویسی به من می گوید که روزمره نوشتن سبب دلزدگی خودم از وبلاگ می شود لذا صبر کردم و صبر کردم تا یک اتفاق دیگر لینوکسی افتاد و تقریبا من را به سمت نوشتن هل داد.

یکی از مشکلاتی که در لینوکس با آن مواجه شدم، ضرورت دسترسی به ویندوز برای انجام برخی کارها بود. به عنوان مثال برخی فرم های اکسل قدیمی من فقط در آفیس مایکروسافت کار می کنند یا اسکنر عزیز، در ویندوز کار می کند.

همین طور برخی موارد برای ارائه کارها، نیازمند ویندوز می شوم. پس از مدتی گشت و گذار در اینترنت و سوال از مشاور مهاجرت به لینوکس، سید مهدی عزیزم،‌ تصمیم به نصب یک ماشین مجازی در اوبونتو و نصب ویندوز در آن گرفتم.

شاید این سخت به نظر برسد اما در این مسیر، من لذتی را کشف کردم که چند سالی بود در کاربری ویندوز از یادم رفته بود، لذت خوب حل مسئله.

نصب ماشین مجازی یک طرف، نصب سیستم عامل روی آن، تنظیم دیوایس‌ها، تنظیم شبکه بین دو سیستم، رفع مشکلات آن هم نه فقط روی دسکتاپ که روی لپ تاپ هر یک لذتی دو چندان داشتند و اگر اسلام دست و پای من را نبسته بود، برای حل برخی مشکلات مثل مشکل فلش یا مشکل در به اشتراک گذاری فایل ها که مشاور عزیز هم با آنها مشکل داشت، باید اوراکا اوراکا گویان به میان خیابان‌های قم می‌‌دویدم. صد البته بعد از چند قدم هم با هد شات متوقف شده و به دیار باقی می‌‌رفتم.

غرض اینکه لذت حل مسئله را از خودتان دریغ نکنید دوستان 🙂

نویسنده مطلب: خیزران

منبع مطلب

نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.